بهار هستی

ولایت مداری

بهار هستی

ولایت مداری

مگر موسوی لال است یا کروبی خواب؟


تحرک تبلیغاتی جدید فتنه گران هر چند کمکی به این مجموعه نکرد اما باعث شد مجادلات و بگو مگوهای قبلی مجدداً در میان آنان شدت گیرد.

در حالی که 13ماه از آخرین تحرک فتنه گران و رفتار انتحاری آنان در 6 دی 88(عاشورا) می گذرد، برخی منافقین جدید نظیر موسوی و کروبی طبق امریه صادره از خارج کشور نامه ای را منتشر و ادعا کردند خواستار تجمع اعلام همبستگی با مردم مصر و تونس هستند. این رویکرد منافقانه(پروژه درازگوش تروای2) در حالی بود که دوستان و دشمنان ملت ایران به روشنی به ماهیت آشوب طلبانه و ضد انقلابی دست اندرکاران فتنه واقف بودند و می دانستند اعلام همبستگی کذایی صرفاً سرپوشی برای خوش خدمتی به آمریکا و رژیم صهیونیستی است. با این وجود محافل ضد انقلاب بی نقاب، از اینکه موسوی وکروبی و حزب مشارکت تلاش کرده اند مجدداً نقاب به صورت فتنه سبز بزنند و آن را اصلاح طلب در چارچوب قانون اساسی معرفی کنند، عصبانی شده اند. این محافل فعال در فتنه سبز و طلبکار از منافقین جدید صریحاً اعلام کرده اند که دنبال براندازی هستند و اگر مجالی پیدا کنند همان شعارهای ضدانقلابی را تکرار می کنند.

در همین زمینه سایت صهیونیستی بالاترین در مطلبی به خاتمی به خاطر سکوت در بازی اخیر انتقاد کرد و نوشت: آقای خاتمی کجا تشریف دارید؟ گویا سرتان شلوغ است. اما اگر فرصت شد و استخاره خوب آمد، شما هم یک کلمه در حمایت از راهپیمایی حرف بزنید.
انتشار این قبیل پیام های عتاب آمیز خطاب به خاتمی در حالی است که وی چند روز پیش در یک نشست محفلی به صراحت گفته است: راهپیمایی اعلام شده بازی دو سر باخت است. بر فرض محال اگر نظام مجوز بدهد، ما در مقام قیاس در تمام ایران حتی به اندازه یک دهم جمعیت 22 بهمن تهران را هم نمی توانیم به خیابان بیاوریم و این به ضرر ما خواهد شد.
وی همچنین گفته است: اگر هم نظام مجوز ندهد که نمی دهد، بخشی از طرفداران نمی آیند و فقط عده ای تندرو و اغتشاشگر می آیند که هزینه اش به پای ما نوشته می شود و حلقه فشار نظام بر ما تنگ تر خواهد شد.

اما فقط خاتمی نبود که مورد ملامت هدایتگران رسانه ای فتنه قرار گرفت بلکه حزب مشارکت نیز که سعی داشت ضمن بیانیه ای، مدعی اصلاح طلبی طراحان راهپیمایی شود و ماهیت برانداز فتنه گران را کتمان نماید، مورد ملامت شدید شبکه عنکبوت قرار گرفته است. به عنوان مثال سایت بالاترین خطاب به نویسندگان حزب مشارکت نوشت: جناب حزب مشارکت! خیلی محترمانه! لطفاً خفه شو. ما غیر از سرنگونی نظام چیز دیگری نمی خواهیم.
بالاترین در مطلب دیگری از قول سلطنت طلبان نوشته است: ما اگر سبزیم، سبز براندازیم و این پاسخ ما به بیانیه حزب مشارکت است.
سایت ضدانقلابی خودنویس نیز در واکنش مشابهی نوشت: «جناب جبهه مشارکت، میشه لطفا...؟ ما چه قدر باید از دست شما و دار و دسته خاتمی و مهاجرانی و رفسنجانی که با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند، ضربه بخوریم؟ جناب خاتمی و مشارکت فعلا خفه شوید!»
ابراهیم نبوی نیز که همزمان با روزنت (ارگان سلطنت طلبان) و جرس (وابسته به مهاجرانی) همکاری می کند، اقدام مشارکت را بی عقلی خوانده و نوشته: صدور این بیانیه نهایت بی درایتی و بی سیاستی بود، می گذاشتید دو روز قبل یا دو روز بعد! نه اینکه با یک کار غلط نیروها را دلسرد کنید، به این امید که شاید از فواید این موضع بهره ببرید. مگر خدای نکرده موسوی لال است یا کروبی خواب است که شما از طرف جنبش سبز سخن می گویید؟!

یادآور می شود گروهک ورشکسته ای چون منافقین، بقایای ریگی و همچنین رضا ربع پهلوی- که این روزها سوگوار فرار حسنی مبارک نیز هست- در بیانیه های مشابهی از اقدام منافقانه موسوی و کروبی حمایت کرده اند. در این میان سایت صهیونیستی بالاترین بدمستی کرده و هویت واقعی این پروژه را لو داده است، آنجا که می نویسد: راهپیمایی داخلی باید با حمله نظامی آمریکا و اسرائیل همراه شود تا بتوان براندازی کرد.
در حالی که موسوی و کروبی به دروغ مدعی حمایت از ملتهای مسلمان مصر و تونس [قیام علیه رژیم های وابسته به آمریکا و اسرائیل] شده اند، بالاترین از خارج کشور تاکید کرد: اگر به خیابان بیاییم، دوباره فریاد می زنیم نه غزه، نه لبنان. این ما بودیم که مچ بند سبز بستیم و توی خیابان فریاد زدیم نه غزه، نه لبنان... استقلال، آزادی جمهوری ایرانی... و مرگ بر جمهوری اسلامی.
خاطرنشان می شود مقامات آمریکایی پس از اقدام نوکرمآبانه موسوی و کروبی بلافاصله از این اقدام حمایت کردند و مکررا از اینکه جمهوری اسلامی با اقتدار بساط آشوبگری مزدوران وابسته به گروهک ها را جمع نموده، ابراز نگرانی و ناخرسندی کردند.

در این میان انتخاب روز 25 بهمن برای خودنمایی گروهک ها هم جالب توجه است، چرا که گروهک های ضد انقلاب در سال 57 نیز سه روز پس از پیروزی انقلاب تلاش کردند با نظام و انقلاب مقابله کنند اما با قدرت نمایی مردم، به حاشیه افتادند. رهبر معظم انقلاب چندی پیش با یادآوری این ماجرا فرمودند: «از اول انقلاب و در طول سالهای متمادی، کی ها زیر پرچم مبارزه با امام و انقلاب ایستادند؟ آمریکا در زیر آن پرچم قرار داشت، انگلیس در زیر آن پرچم قرار داشت، مستکبرین در زیر آن پرچم قرار داشتند، مرتجعین وابسته به نظام استکبار و سلطه، همه در زیر آن پرچم مجتمع بودند؛ الان هم همین جور است. الان هم شما نگاه کنید از قبل از انتخابات سال 88، در این هفت هشت ماه تا امروز آمریکا کجا ایستاده است؟ انگلیس کجا ایستاده است؟ خبرگزاری های صهیونیستی کجا ایستاده اند؟ در داخل، جناحهای ضد دین، از توده ای بگیر تا سلطنت طلب، تا بقیه اقسام و انواع بی دین ها کجا ایستاده اند؟ یعنی همان کسانی که از اول انقلاب با انقلاب و با امام دشمنی کردند، سنگ زدند، گلوله خالی کردند، تروریسم راه انداختند. 3 روز از پیروزی انقلاب در بیست و دوم بهمن گذشته بود، همین آدم ها با همین اسم ها آمدند جلوی اقامتگاه امام در خیابان ایران، بنا کردند شعار دادن؛ همان ها الان می آیند توی خیابان، علیه نظام و علیه انقلاب شعار می دهند! چیزی عوض نشده. اسمشان چپ بود، پشت سرشان آمریکا بود؛ اسمشان سوسیالیست بود، لیبرال بود، آزادی طلب بود، پشت سرشان همه دستگاههای ارتجاع و استکبار و استبداد کوچک و بزرگ دنیا صف کشیده بودند! امروز هم همین است. اینها علامت است، اینها شاخص است؛ و مهم این است که ملت این شاخص ها را می فهمد؛ این چیزی است که انسان اگر صدها بار شکر خدا را بکند، حقش را بجا نیاورده است؛ سجده شکر کنیم.»

بازی فتنه سبز در پازل موساد


سرعت زلزله عظیمی که دو حکومت مستبد و وابسته به امریکا را در خاورمیانه ساقط ساخت آنقدر شدید بود که سیا، موساد و دستگاه جاسوسی انگلستان را از تحلیل حوادث و مدیریت مهندسی شده این رخدادها جا گذاشت. حکومت مصر به عنوان مهم‌ترین دلگرمی رژیم صهیونیستی در خاورمیانه و یکی از قوی‌ترین رژیم‌های عربی کمتر از سه هفته توسط اسلامگرایان فتح شد. این رخدادها به قدری سریع اتفاق افتاد که سایر گزینه‌های نزدیک به غرب و امریکا همچون سلیمان و البرادعی نیز نتوانستند در برابر مردم عرض اندام کنند و در این خلأ بی‌مسئولی کشور مصر جای پایی برای خود باز کنند

موازی‌سازی خبری برای انحراف اذهان
سیاست ایالات متحده طی سال‌های گذشته در وقایع ناخوشایند (از نگاه آنان) همیشه اینگونه بوده که سعی کرده با خبرسازی موازی رسانه‌ها و اذهان مخاطبین جهانی را از آن رویداد متوجه قضیه دیگری کند. به عنوان مثال هرگاه اسرائیل طی یکی دو دهه اخیر یک جنایت جدید را علیه ملت فلسطین‌‌ آغاز کرده امپراتوری رسانه‌ای امریکا و غرب با ساختن خبرهای موازی تمام تلاش خود را به‌کار بردند که ذهن آزادیخواهان جهانی را از این جنایات متوجه قضایای دیگری کنند. در جریان تحولات دو سه هفته اخیر شاخ آفریقا نیز که از تونس آغاز شده و به مصر رسید و هم اکنون به سایر کشورها سرایت کرده است و چنانچه با همین سیر پیش برود در عرض چند ماه اکثریت حکومت‌های خودکامه منطقه را در سونامی خود غرق خواهد کرد همین راهبرد مورد استفاده قرار گرفت. تنها راه غرب این بود که رویدادی شبیه همین اتفاقات که ظاهراً شبیه همین نهضت‌ها و اعتراض‌ها اما از نگاه محتوایی بر خلاف آن و در حمایت از غرب و غربگرایان است خلق کنند تا با بزرگنمایی رسانه‌ای که تخصص دیرینه آنان است به یکباره نگاه همه دوربین‌های جهانی را ازخیزش اسلامی منطقه برگردانند و آن خبر را به دغدغه اول جهان تبدیل سازند. پس از آزمایش گزینه‌های متعدد توسط امریکا آخرین برآورد آنان ایران بود تا با استفاده از فتنه غربگرایان سبز که اتحادی نانوشته با اهداف آنان در منطقه دارند، بتوانند این سناریو را عینیت بخشند. بدین گونه بود که به یکباره دو تن از سران فتنه با درخواست از وزارت کشور خواستار اخذ مجوز برای اعلام حمایت از مردم مصر و تونس شدند. نکته قابل تأملی که ثابت می‌کند این توطئه در هماهنگی با خارجیان بسته شده این است که بالغ بر سه هفته از نهضت مردم مصر می‌گذشت و قاعدتاً می‌بایست خیلی زودتر از این، دو نفر فوق درخواست صدور مجوز برای این اعلام حمایت می‌کردند اما ظاهراً عوامل پشت صحنه این تجمع در برآورد زمان به نتیجه رسیدن تحولات مصر دچار اشتباه مفرط شدند. آنان چند روز بعد از سالروز پیروزی انقلاب اسلامی را برای این امر انتخاب کردند تا حضور میلیونی مردم در یوم الله 22 بهمن، تجمعی که رویای آن را دارند زیر سؤال نبرد. بی شک آنان فکرش را هم نمی‌کردند که حکومت مبارک با این اقتدار حتی سه هفته نیز نتواند در مقابل سیل اعتراض مردمی مقاومت کند و در این اقیانوس عظیم غرق شود؛ آن هم دقیقاً در روزی که بزرگ‌ترین جشن ملی ایرانیان و بزرگ‌ترین انقلاب دینی در جهان به وقوع پیوسته؛ موضوعی که فقط می‌توان آن را با «سنت لایتغیر الهی» تفسیر کرد.
اسنادی از هماوایی غرب و فتنه‌گران
شواهد و اسنادی که این همگرایی و هماوایی بین فتنه‌گران و غرب را باورپذیرتر می‌کند، شاید در این مقال نگنجد که به عنوان نمونه به چند مورد آن اشاره می‌شود: اسنادی که الجزیره به‌تازگی در مورد مراودات محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با اسراییلی‌ها برملا کرده و کمک مالی 50 میلیون دلاری او با مأموریت از طرف امریکا به موسوی را افشا می‌کند، سندی از این همگرایی مشترک است. جریان فتنه در حالی شعارحمایت از مردم مصر را سر می‌دهد که میرحسین و جریان فتنه هم در تبلیغات انتخاباتی و هم پس از آن بارها از گره زدن سیاست خارجی ایران به مسئله فلسطین و لبنان انتقاد کرده بودند اما پس از تحولات اخیر به‌منظور هم‌افزایی پنهان مبارک و انتقال دادن مرکز توجه‌ها از مصر به ایران، شعار «نه غزه نه لبنان» را به «هم مصر هم تونس» تغییر دادند. پس از آنکه سخنگوی کاخ سفید در واکنش به حمایت جمهوری اسلامی از انقلاب مردم مصر، جمهوری اسلامی را به سرکوبگری متهم کرد، وزیر امور خارجه رژیم حسنی مبارک هم اظهارات «رابرت گیبس» را تکرار کرد. «احمد ابوالغیط» در جمع خبرنگاران، مسئولان ایرانی را به «پرت کردن حواس مردم از نبود آزادی در ایران» متهم کرده و سخنان مقامات ارشد کشورمان در حمایت از انقلاب مردم مصر را دخالت در امور این کشور نامیده بود. سایت جرس در خبری به نقل از مشاور امنیت ملی رئیس جمهور امریکا با اشاره به تلاش سران فتنه برای راه‌اندازی راهپیمایی در 25 بهمن به بهانه حمایت از مردم مصر و تونس و مخالفت وزارت کشور با صدور مجوز در این خصوص نوشت: حکومت ایران چیزی را برای مردم غیرقانونی می‌داند که ادعا می‌کرد برای مردم مصر شرافتمندانه است. رابرت گیبس، سخنگوی کاخ سفید در واکنش به حمایت ایران از انقلاب مردم مصر عنوان کرد: حکومت ایران باید به مردم اجازه دهد تظاهرات مسالمت‌آمیز برگزار کنند. جالب اینکه مهدی کروبی نیز در مواضع مشابهی گفته بود: عدم صدور مجوز از سوی نظام در خصوص راهپیمایی 25 بهمن نشانگر فریبکاری در حمایت از مردم مصر و تونس است. تام‌دانیلون، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری ایالات متحده با صدور بیانیه‌ای از حکومت ایران خواست به مردم این کشور اجازه دهد همانند معترضان مصری از حق جهانی برگزاری اجتماعات مسالمت‌آمیز، تظاهرات و ارتباطات برخوردار شوند.
غرب در این سناریو به دنبال چیست؟
طی چند روز گذشته بار دیگر رسانه‌های غربی همانند روزهای پیش از انتخابات با تمام قوا به صحنه آمده‌اند تا شاید بتوانند اگر شده چند هزار نفری از مردم را به خیابان‌ها بکشانند و با مخابره تصاویر آنان به جهان بتوانند چهره شکست خورده خود را در نزد افکار عمومی مسلمانان ‌ بازسازی کنند و وانمود کنند هنوز هستند کسانی که در خاورمیانه با آنان همراه هستند

فتنه جدید حلقه منتظری


مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در اطلاعیه ای تعجب برانگیز برخلاف جریان مردم که در 22 بهمن ماه امسال بار دیگر نشان دادند در هر شرایطی تا پای جان در راه آرمان های انقلاب اسلامی هستند، مردم را به اجتماع 25 بهمن دعوت کرد.البته با نگاهی کوچک به تاریخچه نگاه و موضع گیری های این مجمع که با به قدرت رسیدن اصلاح طلبان در دوم خرداد 76  اعلام موجودیت کرد شاید بخش زیادی از این تعجب را بکاهد اما نکته ای که قابل توجه است این است که بعد از گذشت نزدیک به دو سال از اتفاقات و حوادث انتخابات ریاست جمهوری و تعیین مواضع مردم در 9 دی هنوز برخی گمان می کنند که می توانند بر خلاف رای و نظر مردم آنها را مجبور به کاری بکنند.

مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم که در حقیقت از حلقه شاگردان آیت الله منتظری تشکیل شد در اوج شعارهای اصلاح طلبان به محلی برای رقابت سیاسی با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تبدیل شد که با مشی اصلاح طلبی در پی نفوذ و رخنه در بدنه اجرایی حوزه علمیه قم بود.این مجمع در حقیقت محلی برای عرض اندام کسانی بود که به دلیل مواضع نامناسبشان نمی توانستند در سطوح عالی حوزه علمیه قم حرفی برای گفتن داشته باشند، پس در این شرایط یک نهاد تشکیلاتی با نامی همسو با نام جامعه مدرسین بهترین مکان برای جولان دهی این افراد بود. از سال 78 به بعد فعالیت این مجمع شدت بیشتری گرفت و اعضای آن در محافل عمومی با نام این مجمع حضور یافتند تا بتوانند آن را به یک تشکل قوی و تاثیر گذار تبدیل کنند.
 
                                
                                                 حلقه اصلی مجمع محققین و مدرسین
      
موضع گیری های غلط و با انگیزه های خاص مجمع که در موضوعاتی همچون قضیه آتش زدن قرآن کریم و یا اظهار نظر های شخصی اعضا قابل رویت است بیش از آنکه فعالیت یک تشکیلات مربوط به امور روحانیت را در ذهن متبادر کند گویای یک فعالیت حزبی با جهت گیری های خاص است . این امر در انتخاب و حضور افراد در این مجمع هم به خوبی نشان داده شده است .کما اینکه حضور افرادی چون موسوی تبریزی، مسعود ادیب، محمد تقی فاضل میبدی، عبدالرحیم سلیمانی و . . . که همگی از افراد مساله دار هستند، در راس این مجمع گواه این مدعاست. اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به خصوص در فتنه سال گذشته چهره حقیقی خود را آشکار کردند و با سخنرانی ها و شرکت فعال در اغتشاشات تهران، قم و اصفهان نشان دادند که بسیاری از اعضایشان بر ضد آرمان های نظام فعالیت می کنند که حتی برخی از آن ها در سالگرد های کشته شدگان فتنه سبز دستگیر و روانه زندان شدند اما بلافاصله پس از آزادی فعالیت های تخریبی خود را در حوزه و حتی برخی دانشگاه های قم ادامه دادند.
 
                      
                                    سه تن از اعضای اصلی مجمع در اغتشاشات سال گذشته

اما در این میان بیانیه شاذ و قابل توجهی که شب گذشته پایگاه رسمی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم آن را منتشر کرد و پس از آن تمامی سایت های ضد انقلاب وابستهخ به رژیم صهیونیستی بار دیگر پرده از چهره نفاق گونه و مساله دار این تشکل به اصطلاح حوزوی برداشت و اهداف پنهان اعضای آن را که داعیه دار دین هستند را آشکار ساخت. در این بیانیه که با آیاتی از کلام الله مجید آغاز می شودانقلاب مردم تونس و مصر مورد توجه قرار می گیرد و تلویحا انقلاب مردم این کشور ها به حرکت جنبش سبز در سال گذشته تشبیه می شود، اما در این میان چند نکته قابل توجه است:

اول اینکه آقایان به اصطلاح محقق و مدرس که مدعیان خط امام هستند ظاهرا صدای آزادی خواهی مردم مصر که در بطن کلمه صدای انقلاب اسلامی ایران است و همچنین فریاد های امام خامنه ای (مدظله) که این روزها به شعار اصلی مردم و رهبران مذهبی مصر تبدیل شده است را نشنیده اند و چشم های خود را به روی عکس های امام و رهبری و رئیس جمهور محبوب کشورمان که در دستان معترضان تونسی است، بسته اند و شاید هم همه این ها را می بینند ولی خود را احمق فرض می کنند و اینچنین بیانیه می دهند.

دوم جمع کوچک و انگشت شمار مجمع که ظاهرا این روزها با طرد شدن از دایره نگاه مردم و طلبه های حوزه مترصد فرصتی برای اظهار نظر و اظهار حضور خود هستند باز هم با شنیدن یک درخواست مسخره دو نفر از سران فتنه از وزارت کشور فکر کردند روزنه ای برای حرف زدن پیدا کرده اند و با دادن بیانیه می توانند بگویند ما هم هستیم و تاثیر داریم و حرفمان (البته شاید برای خودمان) مهم است.

سوم اگر جمیع دوستان مجمع محققین و مدرسین به مشکل بینایی دچار شده اند و با عینک و لنز و حتی ذره بین هم نمی توانند حضور بی نظیر مردم در راهپیمایی 22 بهمن امسال را در حمایت از جمهوری اسلامی و همراهی مردم مصر بینند نگارنده این سطور پزشک حاذق چشم که تخفیف خوبی هم به این دوستان بدهد سراغ دارد. البته شاید بعضی از این دوستان که فکر صدور این بیانیه به ذهنشان خطور کرده دوست دارند همچنان کور بمانند یا خود را به کوری بزنند که در اجتماع عظیم مردمی 22 بهمن که در واقع تابلو نظام و یادگار زیبای امام راحل عظیم الشان است حضور نمی یابند و در مسیری خلاف جهت سیل خروشان میلیونی مردم روز دیگری را برای راهپیمایی و حمایت از مردم مصر انتخاب می کنند.

چهارم اینکه انقلاب مردم مصر با الهام از آموزه های انقلاب اسلامی در شب 22 بهمن به اصلی ترین خواسته خود و بزرگترین دستاوردشان یعنی بیرون کردن حسنی مبارک دیکتاتور کشورشان رسیدند و بسیاری از تحلیل گران جهانی این پیروزی را دقیقا به حوادث بهمن 57 تشبیه کردند حال نمی دانم در حالی که مردم مصر به اصلی ترین پیروزی خود رسیده اند، شما امروز در حمایت از چه چیزی عزم خیابان ها می کنید؟
 
                                    

پنجمین موضوع این است که شما در بیانیه خود تاکید کرده اید که ملت با حضور در راهپیمایی 25 بهمن به جمع حامیان بیداری اسلامی منطقه بپیوندند . در این باره هم باید به عرض برسانم اگر شما نمیدانید! ملت ما 32 سال است که کلمه بیداری اسلامی را معنی کرده است و هرگاه هم امثال قلیلی چون شما خواسته اند با بیانات و مواضعشان این معنا را از ملت بدزدند سیلی محکمی همچون 9 دی خورده اند پس بدانید آنکه باید بیدارشود شمایید نه مردم.

و آخر اینکه شما که خوب می دانید دیگر حتی به تعداد انگشتان دست هم هوادار ندارید و هواداران نامرئی اینترنتی تان هم مشتی وطن فروش خارج نشین اند پس زیاد تلاش نکنید و خود را به در و دیوار نزنید و به التماس کردن ملت نیفتید چون هم مردم دیگر وقعی به بیانیه های شما نمی دهند و دوستان رسانه ای خارج نشینانتان هم از شما قطع امید کرده اند . پس با خیال راحت از سر کوچه محلتان یک فیلم سینمایی تهیه کنید و به همراه خانواده محترمتان لحظاتی خوش داشته باشید.در ضمن تا یادم نرفته هم بگویم سطل آشغال های شهر هم دلشان آهنی شده و دیگر برایتان تنگ نمی شود.


کشف ۳ تیم تروریستی


منافقین و ضدانقلاب در حرکت انتحاری جدید و طبق امریه صادره از خارج کشور نامه ای را منتشر و ادعا کردند خواستار تجمع اعلام همبستگی با مردم مصر و تونس هستند.

 

 این رویکرد منافقانه که سرپوشی برای خوش خدمتی به آمریکا و رژیم صهیونیستی است با حمایت بی نقاب رژیم صهیونیستی و دارودسته ریگی و مسعود رجوی و ربع پهلوی همراه شد.
در این تجمع سران داخلی و خارجی ان صراحتا اعلام کرده اند که به دنبال براندازی نظام هستند و به همین دلیل نیز مورد تشویق همراه با سوت وکف اربابانشان قرار گرفتند.

اما این دست و پازدن نابخردانه برای چیست؟
پس از راه پیمائی ۲۲ بهمن ایران و مصر و سقوط رژیم مبارک، رژیم صهیونیستی که مهم‌ترین هم‌پیمان خود را از دست داد، تلاش دارد تا پادوهای خود را برای انتقام‌گیری وارد صحنه نماید.
عملیات اغتشاشگرانه بعد از راهپیمائی روز ۲۲ بهمن نیز در همین راستا قابل تحلیل است.نجات رژیم صهیونیستی انقدر اهمیت دارد که همه عمال تروریست داخلی و خارجی کنار هم جمع شدند.در همین رابطه نیروهای امنیتی چند تیم تروریستی را طی چند روز گذشته کشف و منهدم کردند.این در حالی است که ریگی ودار دسته اش تهدید کردند که حاضرند همپای موسوی و کروبی عملیات انتحاری و بمب گذاری انجام دهند.
گزارش ها حاکی از آن است که اخیرا چند تیم متشکل از تعدادی از عناصر فعال وابسته به گروهک تروریستی منافقین طی یک عملیات گسترده امنیتی دستگیر شدند.
مطابق این گزارش فردی به نام «س- الف» (معروف به بختاش) که در پوشش و به عنوان دبیر گروهکی موسوم به نهضت سبز ایران فعالیت می کرد ، همراه با تعدادی از اعضای گروهک بازداشت شدند.
ضمناً تیم دیگری که به قصد انجام عملیات ترور در تجمعات مربوط به فتنه گران وارد کشور شده بود نیز مورد شناسائی قرار گرفته است. یکی از اهداف این گروه ، شناسایی برخی از دختران و پسران جوان و فعال در تجمعات فتنه گران و اقدام به ترور آنها در صحنه ، سپس انتساب آن به نیروهای امنیتی و انتظامی نظام بوده است .

از این رو روزگذشته پس از اعلام حمایت تیم ریگی ربع پهلوی هم وارد بازی شد واز صهیونیست های وطنی در ایران حمایت کرد.این در حالی است که چند روز پیش سخنگوی کاخ سفید نیز با منافقین داخل ایران اعلام همبستگی کرده بود.
این عمله های جنایتکار با هدف حمایت از رژیم صهیونیستی مجهز و حمایت شدند.رژیم صهیونیستی رأساً از طریق یک حلقه واسط در ایران به دنبال انتقام‌گیری از مردم مصر بوده و درصدد است تا با ایجاد انحراف در رسانه های خارجی و معطوف کردن مسائل دنیای اسلام به تجمع ضدانقلاب در ایران ماجرای مصر را به حاشیه ببرد.
کسانی که سال گذشته در ماجرای حمایت از مردم غزه ماموریت یافتند شعار نه غزه و نه لبنان سر دهند اینبار نیز پس از افشای پول دستی گرفتن از محمود عباس یارغار اسرائیل، دستور گرفتند تا در حرکت مزورانه و منافقانه در درحمایت از مردم مصر و تونس راه پیمائی براه بیاندازند.

اما این کار چند فایده اساسی برای اسرائیل دارد.از یک سو ماجرای تحرکات در مصر به حاشیه می رود.از سوی دیگر تصمیم دارند اینطور نمایش دهند که ایران که خود را حامی اسلام گرائی در مصر می داند از داخل همصدا با اسرائیل است و برای همین ساده لوحانه پادوهای خود را بسیج کرده اند.