در حاشیه اقدامات و مواضع عجیب علی مطهری بیش از یک سال است که اعتراضات و اقدامات گاه و بیگاه، سخنان و مواضع آقای علی مطهری نماینده تهران در خانه ملت، زینت بخش سایت ها و رسانه های ضد انقلاب شده و این نماینده اصولگرا متأسفانه بارها با سخنان خاص خود، فتنه گران را ذوق زده کرده است. آخرین مورد این اقدامات، تصمیم مطهری مبنی بر جمع آوری امضا از نمایندگان مجلس برای سئوال از رییس جمهور بود که با هوشیاری و برخورد سرد نمایندگان ملت روبرو شد. درست همان زمانی که آقای مطهری در حال جمع آوری امضا برای سؤال از رییس جمهور بود، محمود احمدی نژاد نیز در لبنان و در مسیر پنج کیلومتری فرودگاه بیروت تا کاخ ریاست جمهوری مورد استقبال لبنانی های علاقه مند به جمهوری اسلامی قرار می گرفت. استقبالی که به گفته رسانه های معتبر جهان، از یک رییس جمهور خارجی بی نظیر بوده است و بسیاری آن را با استقبال مردم پاکستان از رهبر معظم انقلاب (در دوران ریاست جمهوری ایشان) مقایسه کردند. شاید کمتر ایرانی و مسلمانی پیدا شود که از استقبال گرم لبنانی ها از نماینده شجاع ملت ایران خرسند نشده و احساس غرور و بالندگی نکرده باشد. اقدامات و سخنان عجیب آقای مطهری تازگی ندارد. او اوایل ماه جاری و اندکی پس از بازگشت رییس جمهور از سفر پربار و حماسی نیویورک نیز با ارسال نامه ای به رییس قوه قضاییه از آملی لاریجانی خواست تا در کنار سران فتنه، رییس جمهور قانونی کشور را نیز محاکمه کند. مطهری پس از اعتراض مردم به سیدحسن خمینی در مراسم سالگرد ارتحال امام(ره) در سال جاری، معترضان را به لشکریان عمر سعد تشبیه کرد. این عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس هشتم حتی به همفراکسیونیهای خود نیز رحم نکرده و با بکار بردن الفاظی، منتخبان ملت را آماج ناسزا قرار داده بود. نکته ای که احساس می شود در مورد آقای مطهری لازم به یادآوری است، توجه و تشخیص ایشان است. شاه بیت سخنان این نماینده تهران همواره بر صدر رسانه های بیگانه از جمله رادیو زمانه، بی بی سی، جرس و رادیو فردا نشسته است. کمتر کسی است که نداند آقای مطهری که شاید بیشتر به واسطه نام خانوادگی خود در درجه نخست و سابقه مواضع انقلابیش در دوره دوم خرداد در درجه بعد بر کرسی نمایندگی تهران نشسته است، فرزند دانشمند مجاهدی است که همه عمر خود را صرف آگاهی و بصیرت مردم کرده و حال متأسفانه آقای مطهری خود از تشخیص مسایل اصلی و فرعی عاجز مانده است. سند این ادعا هیجان ضدانقلاب از مواضع این نماینده اصولگراست که باعث شده پیکان انتقادات اصولگرایان را به سمت خود روانه کند. مسئله ای که با اعتراضات مردمی نیز روبرو شده تا جایی که ایشان بسیاری اوقات در زمان روبرو شدن با مردم به هنگام شرکت در مراسم های گوناگون با شعار های تند مردمی مورد انتقاد قرار می گیرد. اکنون آقای مطهری که انصافا دارای سوابق روشنی در دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی بویژه در دوره اصلاحات است، باید بداند که بزرگ کردن برخی نقاط کوچک، سیاه نمایی، عوض کردن مسائل اصلی با فرعی و نتیجتا همراهی ناخواسته با ضد انقلاب نه تنها کمکی به حل شدن مسائل نمی کند بلکه تنها آب به آسیاب دشمن خواهد ریخت. کسی مدعی بی عیب و نقص بودن رییس جمهور نیست کما اینکه خود آقای مطهری نیز در موسسه کوچک انتشارات صدرا مرتکب اشتباهی همچون چاپ عکس رهبران فرقه ضاله بهاییت بر روی آثار این موسسه شده اند، اما نکته مهم، آگاهی از شرایط زمانه و عمل به دستورات و رهنمودهای ولی امر مسلمین است. رهبر انقلاب اسلامی شهریورماه امسال در دیدار اعضای مجلس خبرگان، شناخت مسائل اصلی و فرعی را از نکات مهم دانسته و خاطرنشان کرده بودند:مسائل فرعی نباید تبدیل به مسائل اصلی، و ملاک مخالفت و موافقت شوند. براستی آیا موضوعاتی که طی ماه های اخیر از زبان آقای مطهری مطرح شده و امروز ایشان را به نام آن مواضع و مسائل می شناسند، موضوعات اصلی کشور بوده است؟ آیا اقدام به سؤال از رییس جمهور 24 میلیونی، حتی به فرض درستی موضوع آن یعنی سخنی که رئیس جمهور درباره در رأس امور نبودن مجلس گفته بود در روزی که حضور منتخب ملت ایران در لبنان پایه های رژیم صهیونیستی را به لرزه در آورده و در شرایطی که کشور شدیدا نیازمند وحدت در برابر تهدیدها و تحریم های بیگانگان است، پرداختن به موضوع اصلی است؟
آیا در آستانه عملیاتی شدن بحث هدفمند کردن یارانه ها، که باید دولت و ملت را بهتر یاری داد تا این تحول مهم با کمترین هزینه انجام پذیرد، چنین اتفاقاتی در آنجایی که به اعتقاد ما هم در رأس امور است قابل انتظار می باشد؟ ظاهرا اعتراض آقای مطهری به رییس جمهور و پافشاری بر این مواضع و تداوم آن، از مناظره های انتخابات ریاست جمهوری دهم نشات می گیرد، اما بد نیست که فرزند تئوریسن انقلاب را به چند نکته مهم از سخنان رهبر معظم انقلاب در سال 88 ارجاع بدهیم، آنجا که معظم له در ششم آبان 88 در دیدار نخبگان علمی می فرمایند «در همین مسائل اخیر، مسائل را باید اصلى فرعى کرد؛ مسئلهى اصلى چیست؛ یک سلسله مسائل فرعى هم پیرامون اوست؛ نه اینکه آن مسائل فرعى کماهمیت است، اما مسئلهى اصلى اهمیتش بیشترش از آنهاست. مسئلهى اصلى در این قضایاى اخیر، اصل انتخابات بود؛ زیر سؤال بردن اصل انتخابات بزرگترین جرمى بود که انجام گرفت. چرا شما نسبت به این جرم چشمتان را میبندید؟!» یا در جای دیگر در دیدار دانشجویان در شهریور همان سال می فرمایند: «مسئلهى اصلى، مسئلهى دیگرى است. مسئلهى اصلى این است که مردم در یک حرکت عظیمى، در یک انتخابات پرشورِ خوبِ کمنظیرى حضور پیدا کردند و این رأى بالا را توى صندوقها ریختند. هشتاد و پنج درصد شوخى است؟ این انتخابات، نظام را که در این یکى دو سال اخیر همین طور پىدرپى پیشرفتهاى اقتصادى و علمى و سیاسى و امنیتى و بینالمللى براى خودش کسب کرده بود، در یک مرحلهى عالى از امتیاز و آبرو قرار میدهد، بعد ناگهان مشاهده میکنیم یک حرکتى صورت میگیرد براى نابود کردن این حادثهى افتخارآمیز! مسئلهى اصلى این است.» چه خوب است که آقای مطهری که همواره در ردیف اصولگرایان و در اردوگاه ولایت جای گرفته اند به این سؤال پاسخ دهند که در فتنه سال گذشته چه اقدامی برای شناساندن و روشن کردن مسئله اصلی و زیر سؤال برندگان اصل انتخابات انجام داده اند؟ طبیعی است که همان طور که بارها رهبر فرزانه انقلاب اعلام کرده اند مسئله اصلی امروز کشور، ایستادگی و مقاومت در برابر فشارها و تقویت روحیه خودباوری، امید و اعتماد به نفس ملی است نه تبدیل شدن به خوراک تبلیغاتی بیگانه. |